سر کوهِ بلند آمد حبیبم، بهاران بود و دنیا سبز و خرم /آواز شوشتری

آواز شوشتری
صدا: ابوالحسن خوشرو
شعر: مهدی اخوان ثالث

سر کوهِ بلن آمد حبیبم
بهاران بود و دنیا سبز و خرم
چو کبک مست می‌آمد پر آواز
نسیم و لاله رقصیدند با هم

سر کوه بلن از ابر و مهتاب
گیاه و‌ گل گهی بیدار و گه خواب
اگر خوابند اگر بیدار، گویند
که هستی سایه‌ی ابر است، دریاب!


سر کوه بلند

سر کوه بلند آمد سحر باد
ز توفانی که می آمد خبرداد
درخت سبزه لرزیدند و لاله
به خاک افتاد و مرغ از چهچهه افتاد
سر کوه بلند ابر است و باران
زمین غرق گل و سبزه ی بهاران
گل و سبزه ی بهاران خاک و خشت است
برای آن که دور افتد ز یاران
سر کوه بلند آهوی خسته
شکسته دست و پا ، غمگین نشسته
شکست دست و پا درد است ، اما
نه چون درد دلش کز غم شکسته
سر کوه بلند افتان و خیزان
چکان خونش از دهان زخم و ریزان
نمی گوید پلنگ پیر مغرور
که پیروز آید از ره ، یا گریزان
سر کوه بلند آمد عقابی
نه هیچش ناله ای ، نه پیچ و تابی
نشست و سر به سنگی هشت و جان داد
غروبی بود و غمگین آفتابی
سر کوه بلند از ابر و مهتاب
گیاه و گل گهی
بیدار و گه خواب
اگر خوابند اگر بیدار ، گویند
که هستی سایه ی ابر است ، دریاب
سر کوه بلند آمد حبیبم
بهاران بود و دنیا سبز و خرم
در آن لحظه که بوسیدم لبش را
نسیم و لاله رقصیدند با هم

ایمیل محفوظ می ماند.